حس وقتی که بار اول دستاتون از تصادف به هم برخورد میکنه
حس ارزیابی تو از میزان داغی دستهاش

حس اولین باری که از سر شوخی بش فحش میدی ... حس هول و اضطراب چند لحظه ی بعدش که ببینی واکنشش چجوریه

دلم میخواهد شعر بگوید باز

دلم میخواهد دلم انقدر جوان و بی قاعده و سرخوش و مست باشد که شعر بگوید باز

.

هوس روزهای شادی پرخاشگرانه ی پیش از اینم را کرده ام

دلم خودش را میخواهد

دلم میخواهد شعر بگوید باز

دلم میخواهد دلم انقدر جوان و بی قاعده و سرخوش و مست باشد که شعر بگوید باز

.

هوس روزهای شادی پرخاشگرانه ی پیش از اینم را کرده ام

دلم خودش را میخواهد

به گذشته که نگاه میکنم، گذشته ی نزدیک، میبینم هیچ چیز نبوده ام و به همین چیزی که نبوده ام بسیار مغرور

میترسم از آینده ی نزدیک که به این روزهای گذشته ام نگاه کنم و ببینم. ببینم هیچ چیز نبوده ام و مغرور هم نبوده ام حتا