سندرم مونچاوزن اینترنتی

همین که پناه از اینجا برگرفته ام و قل خورده ام به ناچار سمت آیدی فیک، اسم فیک، مکانهای مجازی فیک، همین به خودی خودش غمناک است. همین «ناچارگی» یعنی که آخرین خانه یعنی که آخرین اتاقهای آخرین خانه را هم تسلیم دشمن کرده ای و هیچ از خود نداری دیگر. 

حالا نامه ای می یابم به خودم، از غریبه ی دیگری:

«... مملو از حس غربت و غم و سردرگمی هستند ... نویسنده ی این چندپاره ها بیشک آدم پاره به پاره ای است ...»


خنثی شده ام. خنثی و تسلیم و بی خاصیت. خنثی و سرزمین بی شاه مغلوب شده ای که میتوانی براحتی موقع گذر کردن از آن توی کوچه پس کوچه های حالا مخروبه اش پناهی بگیری و بشاشی.خنثی بی هیچ مزاحمت و سرکشی.

خنثای  با قطبهای مثبت و منفی، هر دو فیک.

اسمش را هم کشف کرده اند علما . در سال دوهزار.