از وقتی که از اولین مرد مسخره ی زندگی شنیدم که خواستنی نیستم چون بیش از حد توقع یک مرد جذابیت دارم/باهوشم/راحتم/ و ... از این دست، سالها میگذرد

وقتی بیست و پنج ساله شوی و هنوز این حرف مسخره مثل یک انگ/برچسب/استیگما/تو بگو ننگ اجتماعی حتا روی پیشانی ت نوشته شده باشند و هنوز همین جمله را بشنوی نمیدانی عصبانی باشی/بخندی و مسخره کنی/به هیچ چیز زندگی نگیری/فراموش کنی/این انگ رو بعنوان یک نقطه ضعف بپذیری و آروم بگیری/با مردهای "مسخره"ای ازین دست، با دنیا، بجنگی/ ... یا چی؟


آقای روانکاو، آقای دکتر، پس شما آنطرف میز تحلیل نشسته ای مشغول به چی؟ نه واللا.


پ.ن: خداییش شنیدن این جور جملات از طرف یک دختر درد دارد خیلی. نگویید دوستان. نگویید

نظرات 3 + ارسال نظر
همای سه‌شنبه 17 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 01:43 ب.ظ http://homai.blog.com/

سایز اون مرد کوچیک بوده، خودش کوچیک بوده. من بودم اینو به عنوان یک تعریف، حسن، کمپلمان برداشت می کردم، و بعد سعی می کردم سراغ مردهای بزرگتری برم که با هوش و جذابیت و قدرتم حس تهدید و تحقیر بهشون دست نده. مردهاتو مثل خودت باهوش و جذاب و قوی و ... انتخاب کن

میفهمم منظورت رو همای جان؛ ولی خب نمیشه هم آدمها رو انقدر یکجانبه و افراطی نگاه کرد
سختی رابطه ها هم به همین چندین و چندجانبه بودنشون هست اصلا

خودم سه‌شنبه 17 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 04:30 ب.ظ

این متن به هیچ وجه حامل هیچ توهین یا نظر بدی نسبت به هیچ کس نیست
ارگ هم توهینی هست قطعا همانطور که از متن برمیاید نوک پیکان توهین خود منم و نه کسی از دوستان

[ بدون نام ] یکشنبه 22 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 06:35 ب.ظ

=پی

جااااااان؟!!؟
=)))))

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد