خشونت علیه عشّاق 3

رابطه تا به وصل نرسد تا به ثمر ننشید قشنگش در ذهن من این است که درنش یک عاشق داشته باشد و یک معشوق. با مرزهای مشخص و نازکشیدن_نازخریدن های تعریف شده و شوق و هجرهای هیجان انگیز لازمه ی پاگیریِ نسخه های اولیه ی عشق میان دو نفر. رابطه های دور اما بدون مرزهای عاشقی معشوقی، دور اما صمیمی، دور اما همراه با شوق ابراز شده ی دونفره رابطه های دوستی اند. دوستی هایی که ممکن است بسیار هم زیبا باشند؛ عشق نیستند اما.

این که کسی که مدتهاست عاشقش بوده ای و دورادور هوایش را داشته ای، با لبخندش پرواز کرده  ای، با غمش دنیا را در دلت تکانده ای، با یک توجهِ از سر حواسپرتی بی اهمیتش به خودت لرزیده ای، حالا دیده باشد تو را اندکی و بخواهد _بواسطه ی مذکر بودنش و این سنت ابدی بی مایه ی ناز جنس مونث_ نقش فرد مشتاق یک رابطه را بازی کند ظلم نابخشودنی است. خشونت است علیه عاشق دردکشیده ی صبر کرده ی مثل ذرتِ در حال تبدیل شده به چش فیل تلق تلق پرپر زده. 

بعله مادر جان. 


نظرات 2 + ارسال نظر
رها جمعه 25 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 11:59 ق.ظ http://s2a.ir

سلام دوست خوبم
وب قشنگی داری
خوشحال میشم به وب من هم سر بزنی
میتونی برای وبلاگت آدرس جدید ثبت کنی
http://s2a.ir

[ بدون نام ] جمعه 25 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 05:36 ب.ظ

آااااخ مادرجان

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد