عیدانه - 1

+ تا تو باشی که وقتی طرف میگه فلانچیز برای بیماران قلبی موکدا توصیه نمیشه، شوما پررو بازی و جرئت‌ورزی به خرج ندی نری سراغش. حالا خوبته که امروز روز آخری هم مثل همون سیصد و شصت و گه سال قبلیش حس دامنه‌دارِ به‌هارفتگی رو کشش بدی؟ خوبت شد که همه ی نقابایی دروغین خوشگل مشگل نکبتی‌ای که از صبح زده بودی بر صورت فروریخت و امروز هم یادت اومد تمام ماهیت و کیفیت گه بودن امسال و حال و روز تو ایستاده و تمام قد؟ 

 اگرچه مگه میشد جلوی همچین سیلابی با یک ورق کاغذ کاهی هم سد زد؟ قهری است که نه. دیر و زود که هم میداشت، چک خوردن از واقعیت هم صدا داره هم درد و هم لذت ناشی از مازوخیسمِ آموخته‌شده. کاریش که نمیشه کرد؛ میگی میشه؟ یو دِر بقولی

نظرات 2 + ارسال نظر
ع.د. پنج‌شنبه 29 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 05:43 ب.ظ

متن، مخاطب خاص داشت آیا؟

نخیر.
مخاطب خاصش خودم بودم و مخاطب عامش هم که همه

مطرب شنبه 9 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 03:28 ب.ظ

منم یه چیزی با این مضمون گذاشته بودم جایی,نری بشنوی

همون رو میگم از قضا!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد